به گزارش خبرنگار مهر، رمان «بچههای تانر» نوشته روبرت والزر بهتازگی با ترجمه علی عبداللهی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب یکی از عناوین مجموعه «کتابخانه ادبیات داستانی معاصر» است که اینناشر منتشر میکند.
نویسنده اینکتاب، اهل سوئیس و یکی از بیسروصداترین نوابغ ادبیات قرن بیستم است که بین ۴ رمانی که نوشته، «یاکوب فون گونتن» را بهعنوان بهترین اثر او میشناسند. سوزان سانتاگ گفته هسته اخلاقی هنر والزر انکار قدرت و سلطه است و هنر در سنجیدهترین و دلپذیرترین شکل خود در آثار او موج میزند. هرمان هسه هم گفته اگـر والـزر صـدهـزار خـوانـنده میداشت، جهان جایی بهتر و دلپذیرتر میشد.
روبرت اوتو والزر شاعر و نویسنده سوئیسی در ۱۵ آوریل ۱۸۷۸ میلادی در شهر بیل سوئیس متولد شد. او از جوانی تا ۴۵ سالگی به شغلهای مختلف، کارمندی بانک و دستیاری و ... مشغول، و مدام در حال تغییر شغل و تغییر مکان بود. والزر از سال ۱۹۳۳ و پس از یکخودکشی نافرجام و افسردگی حاد، در آسایشگاه روانی بستری شد و تا پایان عمرش با آنکه بهبود یافته بود در آسایشگاه زندگی میکرد. او سرانجام در سال ۱۹۵۶ در یکی از پیادهرویهای شبانهاش در اثر سکته قلبی درگذشت.
با توجه به آثار تاثیرگذار والزر و تاثیرپذیری نویسندگانی چون کافکا از او، میتوان او را یکی از پایهریزان ادبیات مدرن جهان به شمار آورد. برخی از آثار مهم والزر عبارتند از: نوشتههای فریتس کوخر (۱۹۰۴)، بچههای تانر، (۱۹۰۷)، دستیار (۱۹۰۸)، یاکوب فون گونتن (۱۹۰۹) و پیادهروی(۱۹۱۷). رمان «یاکوب فون گونتن» از ایننویسنده، پیشتر با ترجمه ناصر غیاثی توسط نشر منتشر شده است.
«بچههای تانر» رمان نسبتا مفصل روبرت والزر است که نخستین و تنها اثر بلند او و همچنین نخستینرمانش از سهگانه معروفش محسوب میشود؛ «بچههای تانر»، «دستیار» و «یاکوب فون گونتن». والزر در گفتگوی معروفش با کارل زلیگ گفته «بچههای تانر» را اوایل سال ۱۹۰۶ طی سهچهار هفته متوالی بدون ویراست و حکواصلاح نوشته است. علی عبداللهی میگوید عنوان اینرمان را میشد «خواهربرادران تانر»، «فرزندان تانر» و «بچههای تانر» ترجمه کرد که هرسه درست هستند اما برای راحتبودن و صمیمت عبارت، گزینه سوم را انتخاب کرده است. او پیش از ترجمه کامل رمان، آن را بهصورت جستهگریخته خوانده و تعدادی از داستانهای کوتاه والزر را هم ترجمه کرده بود.
شخصیت اصلی اینرمان، مردی بهنام سیمون تانر است که آینهدار خود روبرت والزر محسوب میشود. او با کلاوس، کاسپار و خواهرش هدوینگ در تماس و رابطه است و حجم اصلی اتفاقات کتاب را مناسبات بین اینشخصیتها شکل میدهد. تانر، آدم فصلهاست و نواخت نوشتناش در بهار، پاییز و زمستان یکسان نیست. تن او و بهطبع روح و روانش پاسخهای متفاوتی به مطالبات فصلها میدهند. به اینترتیب در یکی چابک و سرحال است و پر از نیروی نوشتن؛ و در دیگری تنآسان، ولنگار و غمزده. و در یکی دیگر فکور و احساسی و نازکنارنجی.
«بچههای تانر» برای اولینبار سال ۱۹۰۷ توسط انتشارات برونو کاسیرر در برلین منتشر شد و ترجمه فارسیاش براساس نسخهای انجام شده که سال ۲۰۰۳ در فرانکفورت به چاپ رسیده است. رمان پیشرو در ۱۸ فصل نوشته شده و والزر آن را به تشویق برونو کاسیررِ ناشر، پسرعموی ارنست کاسیرر فیلسوف نوشت.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
روزهای بعد هوا بد و بارانی شد، که البته خود همین هم باز بهانهای دست سیمون میداد که آنجا بماند. سیمون در چنان هوایی نمیتوانست سفرش را شروع کند. ای کاش میتوانست، ولی آیا باید حتی در همین هوای بد به راه میزد؟ این بود که همچنان پیش خواهر ماند. فکر کرد، یکی دو روز دیگر میماند، بیشتر نه، تقریبا تمام روز را توی اتاق درندشت و خالی مدرسه مینشست و رمانی میخواند که آرزو داشت پیش از رفتن تمامش کند. گاهی میان ردیف نیمکتها بالا پایین میدوید، همیشه هم کتاببهدست، کتابی که محتوای آن چنان میخکوبش کرده بود که فکرش از آن خلاصی نداشت. نمیتوانست به خواندن ادامه دهد. چون همهاش غرق فکر میشد. فکر کرد تا وقتی باران میبارد کتاب میخوانم. هوا که خوب شد باید ادامه بدهم، البته نه به خواندن، بلکه به رفتن و آنهم راستیراستی رفتن.
اینکتاب با ۳۲۸ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۸۰ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما